بهانۀتو
گرفته دلم، بهانۀ تو
خوشا گذری، به خانۀ تو
به زبانِ کوچکِ چلچله
چه می گذرد؟ ترانۀ تو
شده ام پرندۀ عاشقی
پَرِ او پُر از بهانۀ تو
زبهار و شبنم و بوی گل
گرفته بسی نشانۀ تو
به کجایِ باغِ جهان روم
به سراغِِ آشیانۀ تو
نرسم چو قمریِ گمشده
به کرانِ بی کرانۀ تو
زمانۀ من زمانۀ خس
زمانۀ گل زمانۀ تو
گرفته دلم، گرفته دلم
بهانۀ تو، بهانۀ تو.
رضا افضلی
31/1/60