اشعار رضا افضلی

اشعار رضا افضلی

شعر و ادب پارسی
اشعار رضا افضلی

اشعار رضا افضلی

شعر و ادب پارسی

آدمی در قرن نو، دارد جهان دیگری(رضا افضلی)

 

رستمِ نو
...
..
.
آدمی در قرن نو، دارد جهان دیگری
رستم نو گشته، با صد هفتخوان دیگری

روز و شب باید ستیزد، با هزاران دیوِ کین
جان دهد صد بار و یابد باز جان دیگری

بی شماران ماهواره، رفته تا هفت آسمان 
دهر، سنگین تر شده ازکهکشان دیگری

حرف «آزادی» ست هرجا بنگری روی زمین
هرکس آزادی بجوید با زبان دیگری

نسل نو در خواب خود هم، باز اندیشد که صبح
با چه حالی بگذرد زآتشفشان دیگری

بام های پیش او بردوش یکدیگر سوار
هر یکی را طی کند باپلّکان دیگری

نارسیده روی بامی، بام دیگر می رسد
هرزمان جوید به رویا نردبان دیگری

روز وشب در خلوت او، کارزاری تازه است
زین خطر ناجسته، یابد سخت خوان دیگری

هرزمان آید به راهش، اژدهایی هفت سر
از پسِ ارژنگِ دیو و دیو سان دیگری

تیرِ آب و برق و گاز و ثابت و همراه را
گر زخود راند رسد رنج وغمان دیگری

نیستش رخشی که شیری را رماند ازگذر
دایما پوشد به تن ببر بیان دیگری

هرقدم بردارد انسان، زال جادو بنگرد
دوربینش بر بلندی دیدبان دیگری

دردرون تبلت و ترفند های نو به نو
آسمان ها باشد و رنگین کمان دیگری

گرنگیرد خواب غفلت آدمی را گاه گاه
بهر خوابیدن ندارد او زمان دیگری


رضا افضلی 
12/4/94