برای بم
وبرای قربانیان مظلوم زلزله های
گذشته ایران تا زمین لرزه 21/5/91 آذربایجان
&&
مثلِ خیمه های کوچک و بزرگ
چپّه رو شده
شهر و روستای بم
بافته کلاف های خاک
گوش و پنجه و کلیک و چشم را به هم
مرگ، مستِ خون
لای خشت ها وخاک ها
می زند قدم
***
تا ستون و بافه های آهنین
جان پناهِ سقف ها نمی شود
آدمی زمرگ های رایگان
تا ابد رها نمی شود
***
درمیان گِلملات دخمه ها
می شود به ناگهان
اهلِ مرگ و میر شد
باتَذُّلُّ مَن تَشا
ناگهان فقیر شد
می شود که زیرِآجر و کلوخ
زنده و اسیر شد.
رضا افضلی
19/10/82