اشعار رضا افضلی

اشعار رضا افضلی

شعر و ادب پارسی
اشعار رضا افضلی

اشعار رضا افضلی

شعر و ادب پارسی

خاطرات قدیم یادت هست؟( رضا افضلی )

 


خاطرات قدیم

**
خاطرات قدیم یادت هست؟
باغ عطر و شمیم یادت هست؟

روزگارِ صفا و پاکی ها
آن بهشتِ نعیم یادت هست؟

بخشش و جشن و سفرة شادی
مردمانِ کریم یادت هست؟

روزهای بهشتیِ بازی
بی خبر از جَحیم یادت هست؟

میهمانی کنارِ دخترکان
برحصیر وگلیم یادت هست؟

شور ما در کنار باغچه ها
همچو رقص نسیم یادت هست؟

درس و مکتب، قرائتِ ملّا
الف و لام و میم یادت هست؟

تَق تَقِ چَکّشِ حَلب سازان
سوز و سازِ لحیم یادت هست؟

روی چینی شکسته و قوری
بخیه و بندِ سیم یادت هست؟

در علف های خشک عطاری
تلخ و شور حکیم یادت هست؟

موقع یارگیری و بازی
بغضِ طفلِ یتیم یادت هست؟

تاکه تقسیم را بیاموزیم
آن تُرنج دونیم یادت هست؟

در میانِ سیاهیِ پی آب
طفلِ بی ترس وبیم یادت هست؟

وسطِ خانه های آجر فرش
حوض های قدیم یادت هست؟

در شبِ شامِ نذریِ کوچه
دیگ های هلیم یادت هست؟

شامِ شب، زیرِتوری مهتاب
بام های عظیم یادت هست؟

در کنارِ بساط همسایه
رختخوابِ حَجیم یادت هست؟

کوزة آب مشترک بربام
مردمانِ رحیم یادت هست؟

درشبِ پُر ستاره، کوچِ شهاب
در رَهی مستقیم،یادت هست؟

روی دیوار خانه های بزرگ
خواندنِ «یاکریم» یادت هست؟

کودکی رفته و جوانی ها
آمده فصل نا توانی ها

باز هم بس امید ها باقی ست
دل خوشی با نوید ها باقی ست

 

رضا افضلی
22/7/91

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.