اشعار رضا افضلی

اشعار رضا افضلی

شعر و ادب پارسی
اشعار رضا افضلی

اشعار رضا افضلی

شعر و ادب پارسی

برتخت فرشِ ترکمنی هست جایشان( رضا افضلی )


برتخت فرشِ ترکمنی
برای محمّد و مهر مونای عزیزم
با هزاران خجسته باد،
برای جشن زادروز پسرم محمد انتشار می یابد

**

برتخت فرشِ ترکمنی هست جایشان
رودِحریر می گذرد زیر پایشان

جُنبد لب و ز غُلغُلِ موجِ پرندگان
نزدیک هم، به گوش نیاید صدایشان

مثلِ کبوترانِ فرو برده سر به هم
گردد عوض به عشوه گری متکّایشان

گل می کنند مثلِ درخت شکوفه ای
وقتی فرو برند به امواج، پایشان

هر موج تازه آمده از باغ های دور
آرد گهی شکوفه و برگی برایشان

از ضربه های پنجة پاهایشان به آب
شبنم نشسته روی گلِ چهره هایشان

پا را زنند بر سرِ امواج سردِ آب
تا پُر شود ز شادی باران هوایشان

آن یال های سبزِ خزه، بر کنارِ رود
آید به چشم، پیچ و خمِ اژدهایشان

تا اژدهای سبز رَمَد از حریم عشق
گردیده ترکه های بلندی عصایشان

با آبِ رود چهره بشویند و ای شگفت
افروخته زِ آتشِ پنهان لقایشان

پیچیده مثلِ ساقة نیلوفری به هم
در باغ شور و عشق جوانی خدایشان.

 


رضا افضلی

20/10/79

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.